آنچه در پی می آید ابتدا متن سخنرانی مهندس مهدی بازرگان است در مجلس شورای اسلامی به تاریخ 15 مهرماه 1360. مهندس بازرگان در این نطق پیش از دستور که به » نطق نیمه تمام» شهرت یافت ، به اعدام های بی رویه و کشتارهای بی حساب و کتاب اعتراض کرد و خواهان برقراری آرامش شد. سخنرانی او که با شعارهای «مرگ بر بازرگان» عده ای از نمایندگان مکررا قطع می شد، سرانجام به این جمله رسید:» مصيبت‌بارتر از همه و حاصل خشونت‌ها و بي‌رحمي‌ها افزوده شدن ناراضي‌ها و انتقامخواهان و برگشت‌كنندگان از انقلاب و دين است و حيثيت و حقانيت اسلام كه در دنيا لكه‌دار مي‌کند…»در همین حین بودکه حجت الاسلام خلخالی و شماری دیگر از نمایندگان به تریبون هجوم آوردند و او را به زیر کشیدند. نطق بدین سان نیمه تمام ماند، اما متن کامل آن که قرار بود خوانده شود بعدها در اسناد نهضت آزادی سال 60 منتشر شد. پس از این متن، 3 مقاله سید محمد خاتمی،سرپرست وقت روزنامه کیهان را در پاسخ به مهندس بازرگان میبینید که به ترتیب در روزنامه کیهان 16و18 و 19 مهرماه 60 آمده است. در آخر نیز پاسخ مهندس بازرگان را به آقای خاتمی ملاحظه می فرمایید. در مقاله های سه گانه سید محمد خاتمی، شمایی از سیمای او در اوایل دهه شصت نمودار می گردد. او در این مقاله ها به اینکه چرا دادگاههای انقلاب قاطعیت لازم را در برابر مخالفان به خرج نداده اند و ریشه فساد را از بیخ و بن نخشکانده اند اعتراض میکند، از امیرانتظام با عنوان » جاسوس و مزدور آمریکا» یاد میکند، دولت موقت را به داشتن «بینش ناسازگار با انقلاب» و «سواستفاده از نام و عنوان وزارت» و مهندس بازرگان را به داشتن » نگرش آمریکایی» متهم می سازد واز بنی صدر را با عنوان خائن دیکتاتور مآبی که» آمریکا همه امیدش را به وی بسته بود»نام میبرد. مقاله خاتمی طیف متنوعی را از انواع و اقسام طعنه ها و تحقیرها نسبت به مهندس بازرگان دربر میگیرد تا آنجا که بازرگان در پاسخ به مقاله های خاتمی، او را شخصی مینامد که جز خالی کردن عقده ها و پراکندن کینه ها » نظری ندارد و مقاله اش » تماما در جهت لجن مال کردن و کینه توزی و انهدام و اعدام بر مبنای تضاد و تخاصم مارکسیستی «است.متن کامل نطق بازرگان، مقاله های خاتمی و پاسخ بازرگان به او را از اینجا دانلود کنید.
- دیدگاه
- بازنشر
-
مشترک شدن
مشترک شده
Already have a WordPress.com account? Log in now.
ناگفته های انقلاب 57 
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
دوست عزیز سلام , خیلی خوشحال شدم به وبلاگت سر زدم
وب خیلی خوبی داری به من هم سر بزن
مطمئن باش بهت سر میزنم.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
با این حساب احتمالا ۱۵ سال دیگر برادر حسین شریعتوداری کاندیدای ریاست جمهوری اصلاح طلبان خواهد بود.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
سپاسگزارم عزیز. کارت کارستان است. ادامه بده.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
روح بازرگان شاد
الآن که خاتمی به گوه خوردن افتاده!!
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
salam be tamame dustdarane azady ,kheili aliy o be ja bud mahiyate vagheii tamame sardam darhaye rejiim e jomhury eslami hamine va haghighatan kasi ke in gune vaghihane be jange marde ekhlaso alaml mire dar vaghe dar bidade zane va ooje eddamha ingune be arzishi tarin mardane in mamlekat fahashio biadabi mikone nabayad tavagho adam shodan va sakhtane mamlekat ra dasht
dorud bar bazargan dorud bar amir entezam va dorud bar hameye oonhaii ke dar rahe azady e iran talash mikonanad
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
با سلام
دوست عزیز من معمولاً هرچندوقت یک بار به وبلاگ شما سرزده و چنانچه مطلبی را بپسندم یا احیاناً اشتباه باشد در ستون نظرات عقیده و نظر خودرا می نویسم و توقع داشتم که شما اگر به وبلاگ بنده سر نمی زنید لااقل پاسخ مرا مستنداً بدهید که آیا نظرم درست بوده است یا خیر ؟ مثلاً در مورد عکس " آقای ابراهیم یزدی که نوشته اید : مربوط به شرکت وی در نماز جمعهء سال 1359 می باشد" من نوشتم که: اولاً این عکس مربوط به نماز جمعه نیست چراکه آنها کفش به پا نموده اند و ثانیاً ابراهیم یزدی بعد از ارتحال مرحوم آیت الله طالقانی در نماز جمعه شرکت ننمود . بنابراین عکس مربوطه در سال 1358 بوده و احتمالاً در یکی از تجمعات ماههای اول همان سال می باشد .
با تشکر فراوان – احمد رضائی ، 4/2/1387
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
in kare shoma monsefane nist, chon bad az in maghaleye aghaye Bazargan, be hamrahe pasokhi ke bayangare nazare rasmiye nezam bud, dar keyhan chap shod ke baese ta’jjobe aghaye bazargan ham shod, va dar nameyi ham mohandes Bazargan zemne birabt danestane pasokh e keyhan, az chape sokhananesh tashakkor kard.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
بزرگترین مشکل ما اینست که وقایع و مستندات 100 سال اخیر ایران را که باعث روشن شدن بسیاری از موضوعات می شود بطور بی غرض و واضح در اختیارمان قرار نمی دهند.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
دوستداران آیت الله العظمی منتظری
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
گذشته ی انسان ها مهم و حائز اهمیت است.اما اکنون آن ها اهمیت بیش تری دارد.امثال اقای حاتمی امروز به اشتباه های آن روز های شان پی برده اند و درصدد جبران هستند.
البته در بیان این مسئله کمی بی انصافی به خرج دادید…. در آن سال ها انتقاد های تند و بعضا اهانت ها به بازرگان بزرگ و یاران شریفش کاری معمول و عادی بود.تتها روزنامه ای که پاسخ مهندس بازرگان را به انتقادهای تندش چاپ کرد همین کیهان بود.که این موضوع باعث تعجب خود مهندس بازرگان هم شد.
یاد بازرگان گرامی و روحش قرین رحمت باد.
امین اقبال
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
الان که لین مقاله خواندم دوچیز گیرم آمد:
1.خیلی ها 20 30 سال بعد معی حرف های بازرگان را فهمیدند.
2-خاتمی از اول ادم محترم و باشخصیتی بوده است.
به گمان من نویسنده یا نویسندگان این وبلاگ از اعضا یا طرف دارن سازمان مجاهدین خلق هستند….
————————
ادمین:
بنده نه به گروهی وابسته هستم و نه به حزب و دسته و شخصی. اینکه شما از این مقاله فهمیده اید که آقای خاتمی از اول خیلی آدم محترم و با شخصیتی بوده است هم چندان به من مربوط نیست. تنها جهت اطلاع عرض میکنم که مسعود رجوی و دار و دسته اش را جزو خائنین بزرگ به این مملکت میدانم. امیدوارم بتوانم بزودی مطالبی درباره آنان را نیز در این وبلاگ بگذارم.
شاد باشید.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
1.این اشکال ندارد اگز آقای خاتمی یا هر شخصیت سیاسی دیگری به اشتباهات گذشته خود پی ببرد و در صدد جبران بر بیاید اما برای این کار انجام دادن دو کار ضروریست.
اول اینکه حتما بارها و به صراحت در برابر عموم اشتباهاتش را ذکر کند و به روشنی در باره آنها صحبت کند و به غلط بودن آنها (حتی در شرایط همان زمان ) اعتراف کند.
و دوم اینکه تمام تلاشش را در جبران کردن ان اشتباهات بکار برد
…
همه میدانیم که خاتمی هیچکدام را انجام نداد
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
اقای امین اقبال
استدلال شما در مورد "عادی بودن اهانت به آقای بازرگان در آن دوره" خیلی جالب است!
اگر انجام دادن کار نادرستی در جامعه ای "عادی و معمول " باشد از نظر شما آن کار قابل قبول است؟
اتفاقا اگر افرادی چون اقای خلخالی به دلیل اعتقادات خاص ( و البته غلط) چنین کارهایی میکردند گناهشان بسیار کمتر از دیگر کسانی است که گوسفند وار همان کارها را (نه به دلیل اعتفاد بلکه به دلیل رایج و عادی بودن ) انجام میدهند!
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
آقای امین اقبال
چاپ کردن اینگونه نظرات و بحث ها "وظیفه " روزنامه کیهان بوده.
و این کار را نباید "اطف" یا " امتیاز" تلقی کرد.
تازه آقای خاتمی برای انجام این وظیفه"شرط" هم گذاشته اند !
راست میگویید آقای بازرگان از این کار تعجب کرد… تعججب هم داشت که چنین روزنامه ای "وظایفش" را درست انجام دهد ! حتی با با گذاشتن شرط!!!!!!!
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
آقا یا خانم الف الف
نویسنده این وبلاگ عضو هر جایی که باشند تغییری در چیزی ایجاد نمیکند.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
سلام دوست من
بسیار خوشحالم که می بینم کسانی هستند که وقایع آن روزها را روشن بیان می کنند.(منظورم واقعیتهاست نه چیزهایی که این رژیم به خورد این مردم و خصوصا" جوانانی داده است که در آن روزگار نبوده اند). هر چی از رژیم سابق شنیدیم همه اش بد و بیراه بود. بارها این سوال برایم پیش آمده که یک نفر یا یک حکومت یا رژیم یا هر چی هر چقدر هم بد باشد آیا یک نکته مثبت قابل ذکر ندارد!!!!؟ این یعنی صحت نکات منفی هم که گفته میشه زیر سواله.
کارتون حرف نداره. باز هم از "وقایع" آن دوران بگید.
خوشحال میشم به من هم سر بزنید…
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
ممنونم از آرمين عزيز و جوابهاي كاملش.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
عزیز جان اینجایی که آدرس دادی فیلتر شده.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
سلام. بلاگ شما را همیشه می خوانم. و واقعا همیــــــــــشه می خوانم. مظالب شما هم مطاب کامل و دقیق است. اما خیلی دوست دارم بدانم که شما که هستید که این همه اطلاعات راجع به ناگفته های انقلاب دارید، منابع این همه اطلاعات وسیع از کجاست؟ می توانید یک پست هم راجع به این سوالات بنویسید! با تشکر و احترامات
علی سانسوری
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
واقعا برام جالب بود دوست عزیز از زحمات شما متشکرم .
ایا در مورد خاطرات اقای منتظری امکان معرفی یک ادرس دیگر به جهت دانلود وجود دارد ..باکس نت بسیار ساده میباشد ولی …از راپید شیر کمی سخته …ممنونم
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
با سلام
وبلاگتان را مرتبا مطالعه می کنم ولی اخیرا بسیار دیر به دیر آپدیت می کنید. چرا؟
سوالی هم داشتم: چگونه به برخی از اسناد ارائه شده در وبلاگتان دسترسی پیدا کرده اید؟
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
9 ماه طول کشید تا بازرگان حرف مرحوم مصدق را با عمق وجود درک کند.30 سال طول کشید تا اصلاح طلبان حرف بازرگان را درک کنند،40 سال طول خواهد کشید تا اصول گرایان(جبهه غیر متحد)حرف اصلاح طلبان را درک کنند.شوخی شوخی 200 سال زندگی نسل ها بر باد رفت
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
سلام دوست من … سايت خيلي خوبي داري … خيلي خوبه كه نگفته ها تا زمان زيادي ازشون نگذشته گفته شن…اگه ممكنه يه سايت خوب براي دانلود كتاب "تراژدر دموكراسي در ايران "نوشته عمادالدين باقي معرفي كن…
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
با سلام به آرمین عزیز;
بند بند نظرات شما را قبول دارم.گفته هاي شما كاملا درست است.
منظورم اين بود كه نبايد سياه و سفيد نگاه كرد.نام بازرگان براي هميشه جاودانه خواهد بود.چون بازرگان ها هرچند مدت اندكي در قدرت بوده اند اما همين حضور اندك مدت شان درخشان و تابناك است.
به نظر من ما در مبارزه براي"تغيير" به يك رهبر نيازمنديم.سيد محمد خاتمي براي اين موضوع مناسب ترين هست ولي شايسته ترين نيست.اما چون در قدرت دستي دارد و به حاكميت ملي ايمان دارد [حالا از كي ايمان آورده كار ندارم] براي تغيير به دور از خشونت و با كم ترين هزينه مناسب است.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
دستتان درد نکند. وبلاگتان عالی است.
همیشه تاریخ ایران پر از دروغ و تحریف و به نفع صاحبان قدرت، و پیروزمندان جنگ ها نگاشته شده. در ایران به جز کتابهای کسانی چون دکتر آدمیت، یا دکتر زرین کوب و چند تن دیگر، تاریخ شاهنشاهی یا آخوندی، پر از دروغ و فریب و تحریف بوده است. وبلاگ شما اولین رسانه ایست که بطور ساده و بدون جانبداری و تبلیغ کسی و حزبی و دسته ای حقایق و وقایع تاریخی که کم کم دارند کمرنگ و محو می شوند را به نظرها می رساند. وظیفه ای را که به عهده گرفته اید تحسین می کنم. موفق باشید.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
سلام میشه لیست کتابهای قابل دانلود در رابطه به پشت پرده سیاست ایران وشخصیتهای در تبعید یا متوفی و….امثالهم را بیشتر کنید خواهشمندم بیکار ننشینید . خیلی دیر به دیر اپ میکنید…
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
با درود
مطلب شما را خواندم . در وبلاگ جنبش برابری حقوق انسانی منتظر نظر و حضور شما هستیم .
http://jobhe.blogfa.com
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
سلام وبتان جالب است …….
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
کار شما بسیار عالی است و کمبود در مورد تاریخ انقلاب زیاد است.
شما همت کرده اید و گوشه ای از کار را گرفته اید و در واقع تاریخ را مستند و گویا کرده اید.
انشااله همه ما در این مورد کوشا خواهیم بود.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
دست شما جداً درد نکند.
با تمام وجود دنبال شنیدن چنین حقایقی از دوران اول انقلاب بودم امما منبعی پیدا نمیکردم.
به نظر من بدلیل حقانیت روش روشنبینانه ی آقای بازرگان است که بعد از حدود 25 سال خفقان در مورد ایشان و یارانشان و حتی مصادره ی شعارها و سرودهای آنها! اکنون قشر جوان و ظریف بین میتوانند درک کنند روش ایشان را.
در مورد آقای خاتمی هم فکر میکنم ایشان نیز به همان نتایجی که آقای بازرگان 25 سال پیش با شجاعت بیان مینمودند رسیده اند امما چه خوب است که الان لااقل یکمی شجاعت بخرج دهند و بیان کنند اشتباهات دوران خود را.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
این دفعه دوم است که کامنت می گذارم. چرا اینقدر کم کار شده اید؟ خیلی وبلاگ پر محتوایی دارید، حیف است که ما را محروم کنید.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
ستم به زن موقوف!
سرکوب زنان ممنوع!
رهایی زن رهایی جامعه است!
زنده باد آزادی زن!
××××
لگوی روز جهانی زن را در وبلاگتان قرار دهید!
و به ما خبر دهید تا لینکتان کنیم!
××××
کد با زمینه سفید در سایز کوچک!
<p><a href="http://8emarch.blogfa.com">
<img border="0" src="http://i29.tinypic.com/k51qfd.jpg" width="128" height="171"></a></p
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
به دست آقای بابک داد عزیز برسد !! :
آقای راد سلام ! پاینده باشید و بیشتر بنویسید . این فضای خفقانی که در ایران عزیز ما می بینید ، که تمام شهروندان از تمام حقوق انسانی خود محروم شده اند ؛ و در سفر و حضر ، در خانه و خیابان و در تاکسی (اتوبوس ؟)میگریند و می سوزند ومی سازند میوه تلخ یک حرکت کور ،خشن ، واپسگرا ، ضد انسانی ، تمامییت خواه ، خود خواه ، تنگ نظر است که سه دهه پیش در میهن عزیز ما پاگرفت . هر کس که می خواهد این نظر را به دیگران القا کند همه بدبختی های ما فقط وقتی شروع شد که آقای احمدی نژاد به رئیس جمهوری رسید و آقای خاتمی رفت ؛ یا نمی داند ، یا می داند ولی می خواهد دیگران را گمراه کند . کسی که می خواهد به دیگران بقبولاند که همه بدبختی های ما با رفتن خمینی و آمدن خامنه ای گریبانگیرمان شد ؛ سخت در گمراهی ست ، و یا قصد گمراه کردن دیگران را دارد . کسی که می پندارد و به دیگران گوشزد می کند که همه بد بختی های ما وقتی شروع شد که روزنامه کیهان از وجود ذی جود خاتمی محروم شد و به اشغال حسین شریعتمداری درآمد ، سخت در اشتباه است ؛ و یا می خواهد دیگران را به اشتباه بیندازد . آنهائی که می گویند با بریدن و اصلاح کردن شاخه های درختی که تا کنون میوه تلخ میداده ، می توان میوه شرین چید ؛ یا شیاد ند و یا کودکانی نابالغ و بی گناه . درختی که میوه تلخ می دهد لایق نار است .
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
دنباله نامه به آقای بابک داد :
آن زمان که خاتمی نماینده مجلس و همه کاره روزنامه کیهان بود ، به روش خلف خود (گوئی حسین شریعتمداری تناسخی ست از خاتمی) آنچنان خشن و بی باک به بازرگان می تازد و آبروی پیر مرد را می ریزد ؛ کودکی بی گناه و بی تجربه نیست . من نمی دانم اگر روزی خاتمی از گفتار ها و کردارها و گذشته های خود پشیمان باشد و بخواهد از مردم ایران درخواست بخشش کند ، چه بهانه ای خواهد آورد ؟ در مورد بیست میلیون رای و هشت سال قبضه کردن قوه مجریه و مقننه کشوری بزرگ چون ایران و انجام ندادن هیچ کاری بجز نا امید کردن یک ملت و بزک کردن حکومتی دیکتاتور و بی اعتنا به حقوق بشر در مجامع بین المللی و حقوق بشری ، چه عذر و بهانه ای خواهد داشت ؟ و شما آقای بابک داد چرا با بازی با کارتی چنین سوخته ، تمام اعتبار و حیثیت خود را "ریسک" می کنید ؟ نمی خواهید از اشتباه های بازرگان درس بگیرید . ایشان وقتی که با آخوندها همدست و همداستان شد همه امید ها و آرزو های خود و ملتی را نابود و رویای ایرانی را به کابوس حکومت اسلامی واگذاشت . وقتی فهمید که گول خورده که دیگر هیچ راه وچاره ای برای هیچ کس نمانده بود .
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
آرمین عزیز، ازت ممنونم که هر چه مینویسی با مدرک نوشته شده و مستند است و از گفته ها و شنیده ها نیست.
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
اینکه خاتمی هم مثل همه ما اشتباه میکنه شکی نیست
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
کتاب های زرین کوب برمبنای واقعیت است؟؟؟
آگوست 10, 2008 در 1:39 ب.ظ.
سلام
اگه می تونید فیلم سخنرانی بازرگان در مجلس که یه آخونده با یه جسمی می زنه تو سرش را در سایسستون بزارید
موفق باشید
خدانگهدار
سپتامبر 16, 2009 در 8:47 ق.ظ.
خیلی ممنون واقعا ممنون
ولی یک مطلب :باید تاریخ را مطالعه کرد اما برای روشنگری و انتخاب تصمیم درست ، نه به مسلخ کشیدن کسانی که تنها پرچم داران مبارزه با رژیم هستند و زندانی می شوند و مسلما به اشتباهات مهلک گدشته ی خود پی برده اند .شاید جو حکومت به گونه ای ست که فرصت اظهارنظر صریح به کسی داده نمی شود اما روزنامه ها و اندک تریبون های اسن افراد مشخص کننده ی دیدگاه آنهاست
ژوئیه 5, 2010 در 9:47 ق.ظ.
سلام
ممنون میشم به ما سری بزنید
کانون آزادیخواهان ایرانی در ترکیه